مکنون
ای مظهر آیه های احساس بیا ای منتقم باغ گل یاس بیا ای تیغ علی به کف ، چو زهرا معصوم چشم تو شبیه چشم عباس بیا « چه چشم های قشنگی ، خدا به خیر کند» چه دست و پای قشنگی خدا به خیر کند طنین نرگس و لالایی اش به شعر قیام چه لای لای قشنگی ، خدا به خیر کند دعا دعای فرج ، ندبه ، عهد ، یعنی تو چه ربنای قشنگی ، خدا به خیر کند بزن به صوت انا المهدی ات زکعبه طنین عجب صدای قشنگی خدا به خیر کند
از تمام لحظاتم عطش غم بارید باز در تقویم دلم ماه محرم بارید اشک شد آه دلم بر رخ آئینه ی سرد مثل باران شد و از ابر مجسم بارید مثل یک ابر پر از عقده به صحرای فراق قلب من آب شد و اندک و نم نم بارید باز اندیشه ی یک توبه ی محکم چو نصوح توبه ای سخت که بر اشک مدامم بارید پاره تسبیح من آن گونه که من را می دید دانه بر دانه بر این تلخی کامم بارید دزد شد باز هوای سر حوا وقتی از بهشت عدن عشق تو آدم بارید تو فلسفه ی خلق همه ایجادی با جامعه ی کبیره بر ما دادی درسی که تمام عشق در آن یکجا جمع است و خود به درس عشق استادی ای جان به فدای تو که از محنت خصم با زمزمه ی نام علی آزادی نام نقی تو چون علی جاوید است از نسل حسین و حسنی یا هادی ویرانه شود شهر دل بدگویت تو تا به ابد، تا به ابد ، آبادی عمر زیبای او کمی کم بود او که استاد درس مریم بود آخرین مرد باغ های بهشت! مادرت کوثر مجسم بود مادرت مام آب و آیینه مخلَص آیه های محکم بود روز مادر چرا .... ولی زن!!؟ نه مادرت مَردتر زعالم بود
قالب جدید وبلاگ پیچک دات نت |